باید یادم باشد...وقتی
بغض دارم؟
آرام نـیستم؟
دلم بـــرایش تـنگ شده!
حــــوصله هـیـچـکس را نــــدارم؟!
…
یــاد لحظه ای بیفتم کـه
او... هــمه ی بی قــــراری هــایم را دیــــــد
امـــــــا !!!
چـشمـهایش را بست و رفــت… !
نظرات شما عزیزان:
دیدی آخرش منو تنها گذاشت و رفت ، از زمین قلبمو برنداشت و رفت ، دیدی آخرش منو دیونه کرد ، واسه رفتن همین و بهونه کرد ، دیدی اون وعده هایی که رنگی بود ، تمومش واسه قشنگی بود ، دیدی اونی که دلمو بهش دادم ، رفت از چشمای نازش افتادم ، دیدی اونی که می گفت ماله منه ، دم آخر نیومد سر بزنه ، دیدی خط زد اسمم و از دفترش ، رفت و اسپند نزدم دور سرش ، دیدی اون نخواست برم به بدرقش ، دیدی باختم تو مسابقش ، دیدی مهربونیارو زد کنار ، رفت و چشمامو گذاشت تو انتظار ، دیدی رفت گذاشت به پای سرنوشت ، گفت شاید ببنیمت توی بهشت .....
[ دو شنبه 7 مهر 1393
] [ 8:55 ] [ shahram ][ ]