تاريخ : جمعه 24 مرداد 1393
| 18:15 | نويسنده : shahramخوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...
به کسی توجه نمی کنه ...
از کسی خجالت نمی کشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده
نظرات شما عزیزان:
من به هر جمعیّتی نالان شدم******جُفتِ بد حالان و خوش حالان شدم
هر کسی از ظَّنِّ خود شد یار من******از درون من نَجُست اسرار من
هر کسی از ظَّنِّ خود شد یار من******از درون من نَجُست اسرار من