ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ !
خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی …!
ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ …
عشق پاک و زلال است ، تو باید باشی
قلب من زیر سوال است ،تو باید باشی
فال حافظ زدم آن رِندِ غزلخوان هم گفت:
زندگی بی تو محال است ، تو باید باشی...
یروز غروب تو کوچه ها بارون میومد …
چیک چیک صدای گریه ی ناودون میومد …
بارون دونه دونه از هر سو روون بود …
مرغ خسته اون شب کنج آشیون بود …
هنوز اون روز فراموشم نمیشه …
که بادست قشنگت روی شیشه …
کشیدی عکس قلبی و نوشتی …
واسه امروز و فردا و همیشه …
ارسالی ازطرفpoyan
هوای دو نفره داشتن
نه ابر میخواهد،
نه باران ،
نه یک بعدظهر پاییزی.....
کافیست حواسمان به هم باشد...
ارسالی ازطرفpoyan
سخت است بغض داشته باشی و
بغضت را هیچ آهنگی نشکند
جز صدای کسی که دیگر نیست !!!
ارسالی ازطرفpoyan
پاکی برف
مرا به یاد تو انداخت
دل تو سبز
لبت سرخ
و روزهایت شیرین
تو دگر غصه نخور
دعایش با من
تو فقط شاد بمان
دو ساعتی که به اندازهی دو سال گذشت
تمام عمرِ من انگار در خیال گذشت
-ببند پنجرهها را که کوچه ناامن است...
نسیم آمد و نشنید و بیخیال گذشت
درست روی همین صندلی تو را دیدم
نگاه خیرهی تو... لحظهای که لال گذشت
- چه ساعتیست ببخشید؟... ساده بود اما
چهها که از دل تو با همین سؤال گذشت
...
گذشت و رفت و به تو فکر میکنم ـ تنها ـ
دو ساعتی که به اندازهی دو سال گذشت
خیالت را به آغوش میکشم
موهایت را میبویم؛
نوازش صورتت را
با گونه هایم
به هیچ نمیدهم.
امشب اینگونه است!
فردا شب و شبهای دگر را چه کنم !!!؟
نـــزدیک ترین
آدم به تـــو اون کســـی اســـت که ...
از دورتـــرین فاصلـــه ها همیشـــه به فـــکرتــــــــه ...